عسل مامان و بابا عسل مامان و بابا ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

عشق مامان

اولین دل نوشته

سلام عزیزدل مامان الان که دارم این مطلبو واست مینویسم خونه مامان جونیم با دایی مهرداد نشستیم داره واسم با صدای گوشخراش گیتار میزنه حسابی رفته رو اعصابم. بابایی هم نیست رفته همدان هنوز نیومده الان ساعت 10.10 جمعه شبه تو الان حدودا 2ماهته فعلا عدس کوچولوی مامانی قربونت برم میبوسمت زود بیا تو بغلم 
4 آبان 1391

اولین لباس نی نی عسلی

سلام عزیز مامان این لباسو همون روز که رفتم دکتر سونو کرد واست خریدم  بااینکه هنوز نمیدونستم دخملی یا پسمل ولی چون خیلی ذوق داشتم گفتم باید واست 1چیزی بخرم. با مامان جونی رفتیم مغازه سیسمونی نی نی سنتر و این لباس خوشگلو واست خریدم تا ایشاله وقتی صحیح و سالم اومدی بغل مامانی بپوشونم تنت. دلم داره پر میکشه تا زودتر تو این لباس ببینمت عسل مامان. راستی مامانی میخواد دکترشو عوض کنه. چون دکتر حسینی گفت 1مدت کار نمیکنه.قراره خانم یکی از دوستای باباجونی از دکتر سوزان ناصری واسم وقت بگیره. من دیگه برم دارم نهار درست میکنم. مامان جونی و بابایی رفتن زنجان عیادت دایی جمال کمرشو عمل کرده. من و دایی مهرداد خونه ایم. دایی هم سرماخورده هی بهش می...
4 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد